۱۳۹۴ فروردین ۲۹, شنبه

از زندگی آنقدر فهمیدم که سالهای سال زیر یوغ مذهب و اعتقادات بی پایه و اساس آن را سپری کرده و بهترین و گرانبها ترین سالهای عمر خویش را به بطالت گذرانده بودم.

اکنون به وضوح می دانم که دین و مذهب ابزاری برای کنترل توده ی عظیمی از مردم بدست صاحبان مذهب می باشد.

 رستگاری و نجات هرکس بدست خود او رقم زده می شود نه بدست عده ای روضه خوان، فقیه و آیت الله. آفریدگار، تمام انسان ها را برابر هست کرده است. ارزش هرکس به میزان کار آیی و مفید بودن او به محیط زندگی اش می باشد نه به خون و تبار و طایفه. تقوایی که در متون دینی اسلام شاخصه ی عالی برتری انسانها بریکدیگر قلمداد شده است، یک امر کاملا اکتسابی است نه یک شاخصه ی انتسابی، پس هرکس در گرو اعمال خویش است.

مسئله ی اما زمان
   این ناجی ساخته و پرداخته ی ذهن دوستداران خاندان پیامبر اسلام می باشد و گرنه شایسته نیست که خداوند یکی از بندگانش را در انزوا و به دور از جوامع انسانی، توسط دستان و تحت نظر مستقیم خودش تربیت کند تابرای مقابله با دشمنا خود، این فرزند آدم را به جان دیگر فرزندان آدم که دشمنان خودش می باشد، انداخته و خودش با تمام جبروت خویش آن بالا بالاها نشسته و تماشافرماید و حال نماید.



هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر